سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ما را حقى است اگر دادند بستانیم و گرنه ترک شتران سوار شویم و برانیم هر چند شبروى به درازا کشد . [ و این از سخنان لطیف و فصیح است و معنى آن این است که اگر حق ما را ندادند ما خوار خواهیم بود چنانکه ردیف شتر سوار بر سرین شتر نشیند ، چون بنده و اسیر و مانند آن . ] [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :1
بازدید دیروز :3
کل بازدید :26415
تعداد کل یاداشته ها : 22
103/2/14
2:35 ص

این غزل امروز متولد شده 31 فروردین1393 روز میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها

در دلم پا شده ست غوغایی

دربدر گشته ام ز شیدایی

یک سرم با هزار سودا من

زورقی در میان دریایی

زورقی در میان این همه آب

می کشم درد هجر، تنهایی

قرنها هست خیره ام به افق

منتظر مانده ام که باز آیی

دلخوشم زان که ماه می داند

آنچه من می کشم ز تنهایی

ماه اما رفیق نیمه ره است

باز هم زورقی و دریایی

گاه اندیشه می کنم نکند

که تو هم پاره ای ز رؤیایی

پا برهنه دویدن از پی دوست

خوش بود با دو جفت دمپایی

می کشم ناز آسمان که ببار

تا شود صورتم تماشایی

کار من با تو نیک می دانم

می کشد عاقبت به رسوایی

ناامیدم مکن که می دانم

تا ابد هم که شد تو می آیی

گاه اندیشه می کند زورق

نیست از سوی تو تمنایی!

زورق بی نوا کجا داند

یار زیبای او، تو دریایی

قصه عشق و عاشقی شهباز

دیده ای این چنین به زیبایی؟!

 


93/1/31::: 6:39 ع
نظر()